• شیوه¬های مختلف برده¬داری به دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همچنان در نقاط مختلف جهان وجود دارد. اما در سال¬های اخیر اثرات منفی تغییرات اقلیمی و مهاجرت¬های ناشی از آن وضعیت را تشدید کرده است. • اگرچه هیچ دادهای در خصوص اینکه چند درصد از افرادی که در شرايط بردهداری مدرن زندگی میکنند در نتیجه تغییرات اقليمي آواره شدهاند، وجود ندارد، اما همبستگیهایی وجود دارد که نشان میدهد تغییرات اقلیمی بهعنوان یک تشدیدکننده عمل میکند. • منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) به دلیل درگیری¬های داخلی و تشدید خشونت¬های فرقه¬ای و تروریسم یکی از مناطق مهاجر فرست جهان است که با تاثیرپذیری ازپیامدهای تغییراقلیم موج مهاجرفرستی آن تشدید شده است. • اگر چه برده داری مدرن همانند اشکال رایج موجود در جهان در ایران به معنای واقعی آن وجود ندارد؛ اما به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران و تاثیرپذیری آن از پیامدهای تغییر اقلیم، پیش بینی میشود در سالهای آتی جابجاییهایی مردم در مناطق مختلف کشور تحت تاثیر این پیامدها قرار بگیرد. • سیاست گذاران و برنامه ریزان اقلیم و توسعه بايستي در نظر گيرند که میلیون ها نفر از افرادي که به دلیل تغییرات اقليمي آواره شدهاند، ممكن است در دهههای آتي در معرض خطر بهرهكشي قرار گيرند.
بردهداری یک سیستم
قانونی و به رسمیت شناخته شده در سراسر جهان است که در آن انسانها به اشكال
قانونی به عنوان يك نوع ثروت و دارایی براي انسانهاي ديگر در نظر گرفته میشوند.
در این سیستم میتوان برده را خریداری کرد یا فروخت و یا بدون هرگونه حق انتخاب یا
دستمزد مجبور به کار کرد. بردهها از آزادی شخصی و حق حرکت در
مناطق جغرافیایی به دلخواه خود محروم هستند. در طول دوره چهارصد ساله بین
قرن 15 تا قرن 19حداقل 15 میلیون نفر توسط تاجران برده ربوده شده و به بردگی گرفته
شدهاند. شیوههای مختلف بردهداری به دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به ویژه در
کشورهای کمتر توسعه یافته هنوز وجود دارد. اما در سالهای اخیر اثرات منفی تغییرات
اقلیمی و مهاجرتهای ناشی از آن این وضعیت را تشدید کرده است. اگرچه بردهداری سالها
پیش ممنوع شد، اما به دلیل شرایط سخت کار و استثمار، تخمین زده
میشود که 40.3 میلیون نفر در سراسر جهان در شرايط مربوط به بردهداری مدرن زندگی
میکنند که 71 درصد آنها زنان هستند.[1] اگرچه
هیچ دادهای در خصوص اینکه چند درصد از افرادی که در شرايط بردهداری مدرن زندگی
میکنند در نتیجه تغییرات اقليمي آواره شدهاند، وجود ندارد، اما همبستگیهایی
وجود دارد که نشان میدهد تغییرات اقلیمی بهعنوان یک تشدیدکننده استرس برای
عواملی که باعث بردهداری مدرن میشود، عمل میکند. تخمین زده
میشود که تعداد کودکان کار تا پایان سال 2022 به 168.9 میلیون نفر افزایش یابد.
79 میلیون نفر از این کودکان در شرایط خطرناکی کار میکنند که بردگی مدرن محسوب میشود[2]. اصطلاح بردهداری مدرن برای توصیف
شرایطی به کار میرود که در آن افراد به دلیل تهدید، خشونت، اجبار، تقلب و سوء
استفاده از قدرت، قادر به مقاومت و ترک وضعیت فعلی خود نیستند. بنابرگفتههای سازمان بین المللی ضد بردهداری بردهداری
مدرن میتواند به شکل قاچاق انسان، کار اجباری، اسارت ناشی از بدهی، فحشا اجباری و
کار کودکان باشد[3].
اکنون مهاجرت ناشی از تغييرات اقليمي آسیب پذیری مهاجران را در برابر بردهداری
مدرن افزایش داده است. برده داری
مدرن و تغییرات اقليمي به عنوان بحرانهای همزمان در جهان معاصر ظاهر شدهاند. در
سال 2016، سازمان بین المللی مهاجرت (IOM) گزارشی را منتشر کرد که
در آن افزایش شدید قاچاق انسان به دنبال جابجایی جمعیتها در نتیجه رویدادهای
اقليمي را شناسایی کرد.
با
توجه به ارتباط قوی ميان تغییرات اقليمي، مهاجرت و برده داری این موضوع را میتوان
با دو رویکرد متفاوت بررسی کرد:
رويكرد اول: آیا تغییرات اقليمي تشدیدکننده شرایط
بردهداری مدرن است؟
در پژوهشی که
با هدف بررسی رابطه بین تغییر اقلیم، رخداد بلایای طبیعی و بردهداری معاصر برای
167 کشور انجام شد، نشان داد که بین قاچاق انسان، برده داری و بلایای طبیعی یک
پیوند قوی وجود دارد[4].
وقوع یک بلای طبیعی به طور چشمگیری گسترش بردهداری را افزایش میدهد. به
عنوان نمونه شواهد نشان میدهد که قاچاق انسان پس از سونامی
اندونزی افزایش یافته است. در پی طوفان هایان در فیلیپین، بسیاری از بازماندگان
خود را مجبور کردند، بدون هیچ جایگزینی، به عنوان فاحشه یا کارگر کار کنند. در
بنگلادش، زنانی که در اثر طوفان «سیدر» بیوه شده بودند، هدف قاچاقچیان قرار گرفتند و
به فحشا یا کار سخت سوق داده شدند. به دنبال سیل سالانه در آسام شمال شرق هند،
زنان و دختران مجبور به بردگی یا ازدواج اجباری برای گذران زندگی و کودکان مجبور
به کار سخت میشوند. همچنین تغییرات اقلیمی آهستهتر مانند افزایش دما و بارندگی نامنظم اغلب منجر به خشکسالی میشود و در نتیجه
باعث از بین رفتن محصول و مراتع، کمبود آب آشامیدنی و ناامنی غذایی میشود. اثر
تغییرات اقلیمی که باعث بردهداری مدرن میشود را میتوان در صنعت کورههای آجرپزی
کامبوج مشاهده کرد. کشاورزانی که معیشت آنها به دلیل تغییرات اقليمي در کامبوج
تضعیف شده است به عنوان کارگر در کورههای آجرپزی کامبوج در بند اسارت بدهی هستند،
که به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن و شدت بارندگی ناشی از تغییرات اقليمي، بیشتر
بدهکار شدهاند. تولید آجر هنگام بارندگی متوقف میشود، اما کارگران کورهها - که
از بدهیهایشان علیه آنها استفاده میکنند - از یافتن منبع درآمد دیگری منع میشوند
و مجبور هستند حتی بیشتر پول قرض کنند تا نیازهایشان را برآورده کنند. بنابراین
کارگران مجبور میشوند ساعات کار خود را در کوره افزایش دهند.
محققان موسسه بین المللی محیط زیست و
توسعه[5] و سازمان
ضد بردهداری بین المللی دریافتند که خشکسالی در شمال غنا باعث مهاجرت مردان و
زنان جوان به شهرهای بزرگ شده است. بسیاری از زنان به عنوان باربر شروع به کار میکنند
و در معرض خطر قاچاق، بهرهکشی جنسی و اسارت بدهی قرار دارند - نوعی برده داری
مدرن که در آن کارگران در دام کار گرفتار شده و برای پرداخت بدهی هنگفت مورد
استثمار قرار میگیرند.
در
چنین موقعیتهایی جوامع وابسته به منابع طبیعی و کشاورزی مجبور هستند تا به دنبال
منابع جايگزين معيشتي باشند. در غیاب گزینههای محلی مناسب، استراتژیهای آنها
ممکن است شامل دنبال کردن فرصتهای خطرناک مهاجرت، تحمیل بدهی یا هر دو باشد.
مطالعات موردی در دو کانون جهانی بردهداری مدرن - دلتای سانداربانس در
هند/بنگلادش و غنا در غرب آفریقا نشان می دهد که تغییرات اقليمي منجر به تخریب
محیط زیست، افزایش عدم اطمینان اقتصادی و ناامنی غذایی، به ضرر رفاه خانوادههای
فقیر، به ویژه زنان و کودکان شده است. جایگزینها و منابع محدود برای بقا و تابآوری
پایین در خانوارها، منجر به مهاجرت درون و بینایالتی در مناطق روستایی و شهری شده
است و افراد درگیر را در معرض بردگی و شیوههای بردهداری قرار میدهد.
منطقه
خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) [6] به دلیل
درگیریهای داخلی و تشدید خشونتهای فرقهای و تروریسم یکی از مناطق مهاجر فرست
بوده است که با تاثیرپذیری ازپیامدهای تغییراقلیم موج مهاجرفرستی آن تشديد شده است.
منطقه
خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) [7] به دلیل
درگیریهای داخلی و تشدید خشونتهای فرقهای و تروریسم همواره به عنوان در سطح
جهان بوده است که اکنون با تشدید پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم در این منطقه، این
موضوع برجستهتر شده است. بیش از 60 درصد جمعیت این منطقه دسترسی
محدودی به آب آشامیدنی دارند و 70 درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی
آسیب پذیر است. به عنوان نمونه در سوریه، خشکسالیهای سالهای
2006 تا 2011 جمعیت روستایی را آواره کرد که مهاجرتهای اقلیمی ناشی از آن شکاف
اجتماعی-اقتصادی بین شهرنشینان و روستاییهای سوریه را عمیقتر کرد. چنانچه مشاهده می شود جنگ
امروزی در این منطقه نیز تحت تاثیر پیامدهای ناشی از خشکسالی و تغییر اقلیم بوقوع
پیوسته است. و یا در نمونهای دیگر بحران غذایی مصر در سال
2008 و افزایش قیمت مواد غذایی در نتیجه آن ناآرامیهای داخلی و درگیریها را
تشدید کرده است. در غرب عراق، طوفانهای شن و به تبع آن
بیابان زایی در دو دهه گذشته افزایش قابل توجهی داشته است .از آنجایی که این آسیبپذیریها با مخاطرات اقلیمی تشدید میشوند،
انگیزههای بیشتری برای مهاجرت فراهم میکنند. چنانچه
امروزه شاهد آن هستیم که برابری جنسیتی تحت تأثیر مهاجرت،
نیروی کار مردانه را در مناطق روستایی مجبور به مهاجرت کرده است و زنان بار
بیشتری از کار محلی و اقتصاد خانگی را به دوش میکشند که این امر دسترسی آنها را
به آموزش و سایر امکانات رفاهی محدودتر میسازد. در
نتیجه آسیب پذیری بیشتر زنان و کودکان در مقابل تغییرات
اقلیمی آنها را در معرض خشونت، استثمار و سوء استفاده قاچاقچیان قرار میدهد.
رويكرد دوم: آیا سیستم بردهداری مدرن سبب تشدید تغییرات اقلیمی میشود؟
نظام
بردهداری مدرن بدون توجه به قوانین بینالمللی، معاهدات، یا حفاظت از محیط زیست،
برخی از حیاتیترین مکانهای زیستمحیطی کره زمین را نابود میکند. بردگان چه در
حال استخراج طلا از غنا باشند، چه گرانیت از هند یا گرافیت از چین، تاثیر مخربی بر
محیط زیست، قلمروهای حفاظت شده مردمان بومی، جنگلهای ملی و گونههای در معرض خطر
دارند. آنها مجبورند به روشهایی کار کنند که بسیار مخرب است، به ویژه به این
دلیل که اغلب در مناطق جغرافیایی مانند مناطق حفاظت شده آمازون، جنگلهای آفریقای
مرکزی، جنگلهای خط ساحلی هند و بنگلادش به بردگی میروند که بیشتر به حفاظت نیاز
دارند. این بردگان بیشتر در فعالیتهایی مانند قطع غیرقانونی درختان، جنگل زدایی و
استخراج منابع به کار گرفته میشوند. در غنا برده داران بردهها را مجبور میکنند
درجست وجوی طلا در جنگلهای حفاظتشده باشند و با انجام این کار، اکوسیستم را با
جیوه اشباع میکنند، سم و آلایندهای که آنقدر قوی است که زمین، گیاهان، حشرات،
حیوانات و افرادی که در آنجا زندگی میکنند برای دهههای آتی تحت تأثیر قرار
خواهند گرفت. در شرق کنگو،
گروههای مسلح کل روستاها را به بردگی میکشند تا «کلتان» و «کاسیتریت» را برای رایانهها
و تلفنها کشف کنند، یا جنگل ویرونگا، قدیمیترین پارک حفاظتشده آفریقا و خانه
گوریلهای کوهستانی را بریده و بسوزانند تا به عنوان زغال بفروشند.
تولید آجر و بهره برداری از کورهها در سراسر آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی، به
ویژه "کمربند آجری" هند، نپال، و پاکستان، یا کامبوج، به دلیل تکیه بر
بدهی یا نیروی کار به خوبی شناخته شده است. در چنین فعالیتهای آجرسازی اغلب از
زغال سنگ، زغال چوب یا سایر مواد قابل احتراق مانند لاستیک برای آتش زدن آجرهای
سفالی استفاده میشود. در نتیجه، چنین کورههایی بسیار آلاینده هستند و نه تنها به
تولید بیشتر گازهای گلخانهای، بلکه به آلودگی هوای محلی و گردش جهانی کربن سیاه،
یک آئروسل بسیار قوی، کمک میکنند. به عنوان مثال، به ویژه در هند، کوره های بالز
ترنچ[8] یکی از بزرگترین مصرف کنندگان زغال سنگ هستند، جایی که به حدود 35
میلیون تن زغال سنگ در سال نیاز دارند و قابليت انتشار حدود 525 هزار تن دی اکسید
کربن در سال دارند. در حالت كلي، اگر نظام بردهداری مدرن به عنوان يك كشور در نظر
گرفته شود، پس از چین (7.527 میلیارد تن) و ایالات متحده (7.282 میلیارد تن) سومین
تولیدکننده گاز دی اکسیدکربن در جهان خواهد بود. بنابراين بردگان مدرن اگرچه تنها بخشی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند، اما
تأثیرات زیست محیطی گستردهای دارند[9].
اگر چه
برده داری مدرن همانند اشکال رایج موجود در جهان در ایران به معنای واقعی آن وجود
ندارد؛ اما به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران و تاثیرپذیری آن از پیامدهای تغییر
اقلیم، پیش بینی میشود در سالهای آتی جابجاییهایی مردم در مناطق مختلف کشور تحت تاثیر این
پیامدها قرار بگیرد. چنانچه همواره برخی از مردم ساکن در نواحی جنوبی کشور به
دنبال مشکلات معیشتی ناشی از خشکسالی و تغییر اقلیم به نواحی مساعد مهاجرت میکنند.
اکثر این افراد که بیشترین تاثیر را از مخاطرات اقلیمی دارند قشر آسیب پذیر از نظر
اقتصادی و اجتماعی هستند که زندگی آنها به کشاورزیهای خرده پا وابسته است. از
اینرو در سودای یافتن مکان امن برای معیشت و گذران زندگی به شهرهای دیگر مهاجرت میکنند
که به صورت حاشیه نشینی گذران عمر میکنند. کارفرمایان از آن ها به عنوان نیروی
کار ارزان در مشاغل رده پایین و سخت استفاده میکنند که در ازای جای خواب و دادن
وعده غذایی ساعت کاری طولانی برای آنها در نظر میگیرند. نمونههایی از این موارد
را میتوان در قالب بهرهکشی از نیروی کار ارزان و به نوعی مرتبط با سیستم بردهداری
نوین قلمداد کرد که در سایر کشورها نیز میتوان ملاحظه کرد.
بطور كلي ميتوان گفت كه اگرچه تغییرات اقلیمی
باعث افزایش فقر، نابرابری و سوق دادن مردم به موقعیتهای مهاجرت پرخطر، در داخل و
خارج از مرزها میشود، دولتهایی که بر رشد اقتصادی متمرکز هستند، در حمایت از
حقوق مهاجران و جلوگیری از نقض حقوق کار در سراسر جهان همواره با شکست مواجه ميشوند.
در نتيجه آوارگان و مهاجران اقليمي در حال حاضر در سراسر جهان مورد استثمار قرار
گرفته و به اشکال مختلف برده داری مدرن مجبور شدهاند. بدون وجود سیاستهاي مناسب برای شناسایی آوارگان
اقليمي و در نظر گرفتن تهدید استثمار، این وضعیت بدتر خواهد شد و به یک چرخه معیوب
ادامه خواهد داد. از اين رو، سیاست گذاران و برنامه ریزان
اقلیم و توسعه بايستي در نظر گيرند که میلیون ها نفر از افرادي که به دلیل تغییرات
اقليمي آواره شدهاند، ممكن است در دهههای آتي در معرض خطر بهره كشي قرار گيرند. بنابراين،
مداخلات توسعه بايستي سیاستها و برنامههایی را اعمال كنند که فقر و آسیبپذیری
را از طریق افزایش ظرفیت مدیریت بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و بهبود رفاه كاهش
داده و در عين حال خطراتی که میتواند آنها را بیشتر به سمت فقر سوق دهد، شناسايي
و كنترل كنند.